سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، سه تن را دشمن می دارد : کسی که منّت گذارانه صدقه می دهد ؛ آن که در عین دارایی، در خرجی دادنْ سخت می گیرد ؛ و فقیر ولخرج . [.رسول خدا صلی الله علیه و آله]
کلبه انتظار

سلام دوستان گلم 

همینطور که توپست قبل عرض شد ما همین دیروز از ایران برگشتیم

ایران رفتن من عین خوردنم شده!نمیخورم عذاب دارم میخورم هم عذاب دارم!خخخخ

ایرانم بروم عذاب دارم نروم هم عذاب دارم خخخخخخخ!

مامانمو ندیدم فک کردم اینجوری بهتره!

اما خیلی عالی شد که رفتیم سیرسیر شدم از ایران دیگه تا6 ماه دیگه هم فک نکنم هوس رفتن به سرم بزنه!

ملت تو ایران چقدر گرفتارن!کسی وقت نداره !!!!!

همه از صبح تا شب دارن میدون!خخخخخخخخ!

خدا به همه صبروتحمل بده وبما نیز هم!

دکتر دماغم رفتم راستش اوایل از دماغم خوشم میومد اما الان بدم میاد باور کنین خیلی کم تغیی کرده خیلی کم فقط یه ذره قدش کوتاه شده اونم چند میلی!مذخرفه اگه گشادیسم بذاره عکس قبل عمل و بعد عملو براتون میذارم!!!

روز اول رفتیم پیش پدربزرگ عزیزم که خیلی بیشتر از بابام دوستش دارم و6سال بیشتر بود ندیده بودمش چقدر از دیدنم خوشحال شد دلم سوخت 

باخودم عهد کردم هردفعه برم ایران بهش سربزنم بهم میگفت اخه وقتی مُردم اومدنت سرقبرم چه فایده داره تا زنده ام بهم سربزن

خیلی خجالت کشیدم خدابهش سلامتی بده ایشالا 

روز دوم سفر هم که عید قربان بود ومجبورا رفتیم مراسم نیوجیژنانه ی مادر نامادریم نمیدونم به فارسیش پی میشه این کلمه!

همه از دیدنم خوشحال شدن فک وفامیل نامادریم همه بغل وبوس ومهربونی!

روز سوم هم رفتیم ارومیه عزیزم پیش دکتر الاغم!

فقط یه امپول زد به دماغم و20هزارتومان گرفت وبای بای

شب پنج شنبه اون دوتا خواهرهام که ازدواج کردن(دختر نامادریم)هردوتاشون سر اینکه شام خونه کی باشیم باهم دعوا داشتن اخرشم خونه بزرگتره رفتیم!

من عاشق هردوتا شون هستم 

جمعه هم که صبح ساعت6 بیدار شدیم وبعد از صرف صبحانه راهی عراق شدیم ونهار خونه بودیم!

وزنم خوب بود اما دیشب از ایران برگشتنی که بیحوصله بودم  رفتم تو فاز خوردن و ای خوردم ای خوردم




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط زهرا 92/7/27:: 10:41 صبح     |     () نظر